چرا موفق نیستیم (1)

چرا موفق نیستیم (۲)

در مورد نقشه داشتن برای دیگران و مدیریت رفتار دیگران یا برای خود آنجا که تزاحم و تصادمی با دیگران دارد را این جا باید اندکی باز کنم.
آنچه در کودکی به من یاد دادند و چون در عصر پدرسالاری پرورش یافتم - بدان معنی که دنیای اطرافم را چیزهای بزرگ پر کرده بودند؛ پدر، مادر، عمو، دایی، معلم و از همه مهمتر کتاب که بزرگترین پدرسالار همه عمرم بوده است پدری که فقط حرفهای خوب می زده است. پدرکتابی که سویه های مثبت و همه چیزهای خوب را از نویسنده آن تحویلم داده است - اینها همه دنیای کودکی من بوده است. در هیچ کتابی ننوشته بودند که خوبی تبصره دارد راستگویی اما و اگر دارد و ایثار ان قلت دارد یا شاید من معصوم تر یا مغرورتر از آن بوده ام که بفمم و چنان شد که هیچوقت نتوانستم برای دیگران نقشه بکشم و برایشان برنامه ریزی کنم چون سرم به کار خودم گرم بود. از این سه جمله آخر بد برداشت نکنید ساده ترین نقشه برای دیگران و برنامه ریزی برای آنها، درگیر کردن ذهن آنها با مقولاتی است که "من دلم می خواهد". این را ساده نگیرید. مدیریت زمان و مکان و مدیریت فضا، فضای گفتمانی، فضای روابط، فضای قدرت بین فردی، فضای تسلط همه اینها در همین سه جمله ساده نهفته است. ساده بگویم حتی اگر من حرف بزنم و تو گوش کنی من گوش تو را استثمار کرده ام و وقتت را گرفته ام و تو را باز داشته ام از آنچه که اگر من نبودم بدان می پرداختی تازه اگر عنصر رقابت را بدان بیافزاییم پیچیده تر هم می شود. اگر من ساکت بنشینم تو این کار را می کنی و تو مرا، وقت مرا و ذهن مرا مدیریت خواهی کرد از این چیز ساده که به چشم نمی آید بگیر و برو تا پیچیده ترین عرصه های اعمال قدرت.
آدمهای ضعیف راه خود را نمی روند چون آدمهای قوی و با اعتماد بنفس راه خود را می روند و سرشان به کار خودشان گرم است همه آنهایی که حسد می ورزند درجه دو هستند. نه اینکه چون حسد می ورزند درجه دو اند که چون درجه دو اند حسد می ورزند. چون بالاخره یکی باید سرش به کار خودش نباشد و آن هم کسی است که وقت بیشتری دارد چون کار کمتری دارد چون ذهنش مشغول چیزهای کوچکتری است اصلاً چون بار کمتری، رسالت کمتری، وظیفه کمتری دارد و بر دوشش گذاشته اند، فرصت بیشتری برای چوب لای چرخ دیگران گذاشتن - نه اصلاً مدیریت دیگران - دارد. و چنین است که ضعیف بودن عنصر قدرت می شود. غر زدن و نق زدن  عنصر تعیین کننده و حسد ورزی ضربه آینده ساز و تعیین کننده جایگاه من و تو در عرصه جمعی می شود. چه کسی است که بگوید از حسد و غیبت و تهمت آسیب ندیده است و چه کسانی بیشتر در معرض آسیب و قربانی شدن هستند؟ اگر این کار ها را نکنی آسیب می بینی و اگر بکنی مثل همان هایی می شوی که دوست نداری. تو یک جا آسیب می بینی و جای تلافی نداری چون باور نداری چون اخلاق و رفتارت برای این کار کد نشده است چون اصلا وقت نداری اما او وقت دارد و فرصت دارد، تمرین کرده است، راهش را بلد است چون ضعیف است او اصلاً برای این کار کد شده است هیچ تزاحمی با خود ندارد با چیزی در درونش برخورد نمی کند مطلقی را نشکسته است و توجیه دارد و بر مبنای آن هم حرکت می کند از همه مهمتر هر چه او می کند درست است چون معیار، خودش است، ناظر و داور و حاضر خود اوست.

(ادامه دارد ...)