چرا موفق نیستیم (4)
جامعه و نیرویی که از طرف آن بر فرد وارد می شود برای آدمهای معمولی ساخته شده است. جامعه پذیری فرایند خوشایندی برای انسانهای معمولی است و از طرف دیگر انسانهای معمولی تولید می کند. نخبه ها علی العموم همنوا نیستند. تأدیب و مجازات یا تشویق از طرف جامعه برای ساخت آدمهای معمولی است برای ایجاد همنوایی است ساده ترین تأدیب این است که به تو جایی را که در شان توست نمی دهد و به درخور تو جایگاه نمی دهد.
افراد بر اساس نحوه تعامل با اجتماع به چند دسته تقسیم می شوند:
1) همنوایان: کسانی هستند که از قواعد جامعه تبعیت می کنند و رفتار مطابق آن انجام می دهند.
2) بدعت گزاران: کسانی که کلیات را به چالش نمی کشند اما نوآوری می کنند
3) مناسک گرایان: کسانی هستند که در ظاهر از آداب و رسوم و مناسک پیروی می کنند هر چند اعتقادی به آن نداشته باشند یا اصلاً از باورهای پشت این مناسک اطلاعی داشته باشند یا فهمی عمیق داشته باشند فقط ظاهر اعمال و مراسم برایشان مهم است.
4) کجروان: اینان از قواعد جامعه تخطی می کنند و از دستورات اجتماعی اطاعت نمی کنند.
5) انزواطلبان: این افراد از جامعه گریزان می شوند. نه توانایی و عزم تغییر جامعه را دارند و نه می خواهند از جامعه تبعیت کنند. به غار انفرادی یا گروهی خویش می خزند و رویه انزوا پیش می گیرند.
6) فرهمندان: نوادر افرادی هستند که قوانین حاکم بر رفتار جمعی را تغییر می دهند و چندان در دایره بکن نکن های اجتماعی قرار نمی گیرند به رفتارهای اجتماعی و قوانین شکل می بخشند و آنها را آن گونه که از نظر آنها باید باشد شکل می دهند.
عمده افراد جامعه همنوایان هستند که فرایند جامعه پذیری را طی کرده اند و در عمده رفتار خود مطابق خواست جامعه عمل می کنند و جامعه هم آنها را قدر می دهد و بر صدر می نشاند و مجازات و تنبیه نمی کند.
گروهی که منظور نظر من هستند، گروه کجروانی اند که نمی خواهند از قواعد جامعه تبعیت کنند. الگوهای رفتاری جامعه را قبول ندارند و به نقد آنها با گفتار و رفتار خویش برمی خیزند. اینان اگر فرهمند نباشند که جامعه را مطابق میل خویش بسازند و چون بدعت گزاران نخواهند اندکی هم به راه جامعه بروند و نوآوری و ابداع کنند و از طرف دیگر آنقدر سطحی و یا در بعضی موارد بهتر است بگوییم نان به نرخ روز خور نیستند که فقط به آداب و رسوم و ظواهر سطحی بچسبند و نیز نخواهند چون گروهی انزواطلب راه غار در پیش گیرند، چاره ای جز کجروی و نقض قواعد آنهم به صورت آگاهانه و نیّتمند نخواهند داشت. آیا همه کجروان آنان اند که بزهکاری و جرم و انحراف اجتماعی دارند؟ به یک معنا بلی هر کس که به نحوی از انحاء قواعد جامعه را زیر پا بگذارد کجرو شناخته می شود اما پس کجا باید تفاوت این دو گروه را باز شناخت؟
چرا حرکت لاک پشتی جواب می دهد و جستن خرگوش بی نتیجه است خرگوش چابک دیر به مقصد می رسد و لاک پشت زود. این درس را برای چه به ما داده اند؟ آیا خرگوش چون بازیگوش است؛ چون مغرور است؛ یا چون می خوابد از رسیدن باز می ماند؟ شاید تقلید و همانند سازی نزدیکترین راه برای رسیدن به هدف و موفق شدن باشد. بی جهت نیست که بزرگان روانشناسی عامه و آموزندگان راههای موفقیت، برای نیل به موفقیت این همه بر شبیه شدن به افراد موفق تاکید می کنند و آن را نزدیکترین و سریعترین راه می دانند. چرا که ما همواره در معرض انتخابهای بی شمارمان هستیم و حتی انتخاب نکردنهایمان نیز خود یک انتخاب است و در این اعمال و رفتار و افکار و ... سهم آنچه که ناخودآگاه انجام می دهیم و بر آن وقوف و تمرکز نداریم بسیار بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که در دسترس آگاهی ماست.
(ادامه دارد ...)